۱۳۸۷ دی ۱۸, چهارشنبه

شورش 57 قسمت ششم مسجد کرمان را ,رکس آبادان را ,کتاب قران را ,,شاه به آتش کشید

در نبود منابع رسمی‌ و مورد تائید افکار عموم شایعه به شدت رواج پیدا می‌کند و میتواند از هیچ ،همه چیز و از کاه ،کوهی بسازد و این چیزی بود که آن روز‌ها در ایران اتفاق افتاده بود.خبر میرسید که در کرمان مسجدی را آتش زده اند که قران‌ها در آن سوخته اند ،فردای آن روز در سراسر کشور فریاد‌ها بلند شده بود که مسجد کرمان و کتاب قران را شاه به آتش کشید .به هر حال آنچه آن روز‌ها در شعار‌ها مهم بود وزن و قافیه پیدا کردن شعار‌ها بود و به اصالت و محتوای خبر هائ که در قالب شعار فریاد زده میشد کسی‌ اهمیت نمیداد.در حوادث کوچک و بزرگی‌ که در سراسر دنیا اتفاق میافتد ،از قتل و جنایت گرفته تا جرمهای اجتماعی ،معمولا مردم و رسانه‌ها منتظر میمانند تا علل و چگونگی‌ و انگیزه آن حادثه مورد برسی‌ کارشناسان قرار گرفته و مسبب یا مسببین حادثه شناسایی و دستگیر شده ،از آنها بازجویی و پرونده ای تشکیل شود پس از آن متهمان (نه مجرمان) به دادگاه بروند و دادگاه با خواندن پرونده ،شنیدن صحبت‌های متهمان و دادستان پس از مدتی‌ وارد شور شده ، رای صادر و مجرم یا مجرمین را به مردم و افکار عموم معرفی‌ و مجازات میکنند.ولی‌ آن روز‌ها این چیز‌ها در ایران معنا نداشت و افکار تههیج شده مردم قضاوت عجولانه میکرد (البته بازی گردانان پشت صحنه خود میدانستند که چه میکنند).چنان شده بود که اگر در روستایی گاوی صاحبش را شاخ میزد آن را به شاه نسبت میدادند.در سینما رکس آبادن هم همین اتفاق افتاد و بسیاری جاهای دیگر .ولی‌ کسی‌ از خود نمیپرسید چطور ممکن است یک نفر آنقدر نادان باشد که وقتی‌ اتش در خانه اش انداخته اند و کوشش می‌کند آن را خاموش کند ،از طرفی‌ دیگر و مخفیانه بنزین روی همان آتش بریزد. به هر حال ظاهرا در ایران که جمع اضداد است هر چیزی امکان دارد ، حتی آتش زدن سینما رکس آبادان بدست شاه که باعث شد مردم شهری که از رفاه نسبی‌ و فرهنگی‌ بالاتر در مقایسه با دیگر شهر های ایران برخوردار بودند و تا آن روز خبری از تظاهرات و درگیری در آن نبود و مرکز تولید ثروت برای حکومت و کشور بود بر اثر این حادثه به یک ش باره شاهد نا آرامی و تظاهرات بشود .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر